سه سالگی و لجبازی
دختر عزیزم کم کم به پایان سه سالگی خودش نزدیک میشه. این روزها دخترکم داره به خود باوری میرسه و طلب استقلال شخصیت داره. دخترکم گاهی رو با شیرین زبونی میگذرونه و محبت های خالصانه ش رو نثارم میکنه و گاهی هم مصممه تا بزرگ شدنش رو به رخ بکشه. خیلی سخته که بخوای هم به خواسته های خانوم کوچولو توجه کنی و هم بخوای قانعش کنی که مثلا فلان کارش منطقی نیست و نباید انجام بده. اونم با وجود مادر کم حوصله ای مثل من. البته تمام سعیم رو میکنم که تا اونجا که امکانش هست به خواسته ها و نظراتش احترام بزارم. دخترم این روزها مشغول ساختن شخصیت آینده شه! عزیزکم, ثمینای عزیز و مهربانم, چقدر تلاش میکنم تا برابر خواسته هات منعطف باشم و به همان اندازه چقد...
نویسنده :
مادر
0:50